جناب استاد مرتضی سرهنگی مدیر ادبیات پایداری حوزه هنری و نویسنده مطرح کشور
بیان جنگ و حوادث آن را در دو قالب مهم تقسیمبندی کرد و گفت: زبان تبلیغی و زبان تعقلی دو قالب مهم برای بازگو کردن اصل و حواشی جنگ و انتقال مفاهیم موجود در آن برای مخاطبان و نسلهای آینده است.
وی با تأکید بر این مطلب که هر کدام از انواع ادبیات جنگ باید در زمان خودش مورد استفاده قرار گیرد تأکید کرد: ادبیات و زبان تبلیغی زمانی به کار میرود که جریان جنگ در اوج خود به سر میبرد در حالی که برای بازگو کردن حواشی پس از جنگ باید از زبان و ادبیات تعقلی استفاده شود.
مدیر ادبیات پایداری حوزه هنری با انتقاد از اینکه در کشور ما هنوز برای بازگو کردن دفاع مقدس و جنگ تحمیلی از ادبیات تبلیغی بهرهگیری میشود افزود: دوران گذار از ادبیات تبلیغی به سوی زبان تعقل جهت بیان رویدادهای مختلف جنگ در کشور ما هنوز به قوع نپیوسته است.
سرهنگی مهمترین اهدافی را که ادبیات جنگ به دنبال تحقق آنان است را برشمرد و تصریح کرد: قیمت آزادیهای بهدست آمده در قبال خونهایی که از سربازان وطن در جبهههای نبرد بر زمین ریخته شد و وم پاسداشت این مفاهیم از جمله مهمترین اهداف دنبال شده توسط ادبیات جنگ است.
حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری در گفتوگو با سازندگان مستند تاریخی قائم مقام از آشنایی و ارتباطش با آیت الله منتظری سخن گفت.
بخشهایی از این گفت و گو:
امام در خاطراتی که آقایان محمدیگیلانی و هاشمی دارند از ابتدا با قائممقامی آقای منتظری مخالفند اما در نهایت موافقت میکنند. با این خصوصیاتی که امام برای آقای منتظری برمیشمرند و این تحلیل را دارند که اگر مملکت دست ایشان بیفتد، انقلاب به انحراف میرود، چرا موافقت میکنند و این خطر و ریسک را میپذیرند؟ در این ۴ سال قائممقامی آیتالله منتظری، اگر اتفاقی برای امام میافتاد، بر سر انقلابی که با خون دل به دست آمده بود، چه میآمد؟
ما و هر تمدار و حکومتی، نباید صفر و صدی باشد. این سوال شما، جوابش «صفر و صدی نبودن» است. امام دوست دارد نتیجه صد باشد اما اگر نشد ۹۰، اگر نشد ۸۰، اگر نشد . امام به این تن میدهد که اگر امر دایر شد بین اینکه رها بشود یا یک کسی که حالا خیلی صد در صد نیست بیاید کدام را انتخاب کند؟ لعل یحدث بعد ذلک امرا، تا بعد خداوند درست کند، که کرد. این سبب میشود که امام قبول کند. در واقع انتخاب است بین صفر و بین مثلا ۲۰، عقل میگوید همین را انتخاب کنید تا خداوند جور کند.
سردار حاج علی خوشلفظ جانباز سرافراز دوران دفاع مقدس که شخصیت و کتاب خاطرات وی سال گذشته مورد تقدیر حضرت آیتالله ای رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفته بود، شب گذشته بر اثر جراحتهای به جای مانده از دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسید. متن زیر بخشی از یادداشت آقای حمید حسام، نویسندهی کتاب «وقتی مهتاب گم شد»(خاطرات شهید علی خوشلفظ از دوران دفاع مقدس) است
علیِ خوشمعنا! تو با خدایت در این سالهای قحطی رفاقت، چه میثاقی گذاشتی که قافلهسالار شهدای حرم -سرلشکر شهید حاج حسین همدانی- دو ماه پیش از شهادتش در مراسم رونمایی کتاب خاطرات به حال تو غبطه خورد و گفت: «مهتاب که گم نمیشود، علی خوشلفظ تازه پیدا شده و دارد نورافشانی میکند.» و حاج قاسم سلیمانی هم برایت نوشت: «علیِ عزیز، تمام گذشتههایم را به رخم کشیدی».
علیِ خوشمرام! که برای هیچ رفیقی، رفیق نیمهراه نبودی، قول و قرارها که یادت نرفته؛ به ما هم مزهی «سلوک گمنامی» را بچشان و از «معبر تعلقات» عبورمان ده و به «راهکار اشک» ما را برسان.
لبخند شفاعتی به ما -قبرستاننشینان عادات سخیف- بزن؛ ای خوشرفیقِ رسیده به رفیقِ اعلی!
درباره این سایت